او به Ahn می گوید که اگر کسی او را در 24 ساعت نجات دهد، Ahn زنده می ماند. آن می گوید که زمان زیادی برای او باقی نمانده است. او میگوید که به یاد زمانهایی که در اینجا گذراندهاند، میافتد. او می گوید به دلیل اینکه با پسرها بوده توانسته آن زمان ها را تحمل کند. Ahn می گوید که آنها پس از خروج در مورد برنامه های خود صحبت کرده بودند. او میگوید اگر او به آنها خیانت نمیکرد، همه اینطور زندگی میکردند.