کنراد به میشل پیام می دهد که نمی داند چگونه خانواده اش را ترک کند. او می خواهد بدانند که آنها را دوست دارد. او از او می خواهد که به او لطفی کند و بعد از رفتن او از مادر و خواهرانش مراقبت کند. او می گوید: «البته. او از او می خواهد که برای همیشه مراقب او باشد و آنها عشق خود را به یکدیگر قول می دهند. او به او می گوید: «تو بهترین اتفاقی هستی که برای من افتاده است.