او به آنها میگوید که در مدرسه عاشق آنجلا بوده است، اما او را به فرزندخواندگی میپذیرد و سعی میکند او را به یک بد تبدیل کند. او سپس می افزاید که تنها خانوادهایموجن، مادرش رز، به مدرسه آمدند و بعد از اینکه او از غم و اندوه دیوانه شد، سعی کرد تعدادی از دانش آموزان را با چاقو بزند. دیوانه جو همچنین به آنها می گوید که رز مدت کوتاهی پس از آن در پناهگاهی در Rosewood قرار گرفت و ممکن است اکنون هم در آنجا باشد.