میشل آخرین روز خود را در بخش به پایان می رساند. او تلفنش را پس می گیرد و پیام های زیادی از کنراد می بیند. هنگامی که او در نهایت پاسخ می دهد تا در مورد بستری شدن و بهبودی خود به او بگوید، او پذیرا نیست. او را متهم می کند که به او اهمیت نمی دهد. او خود را به خاطر بدبختی، خجالتی بودن، خنگ بودن و غیره سرزنش می کند. وقتی میشل به او پیشنهاد می کند که می تواند با کسی صحبت کند، می گوید فایده ای ندارد. او همیشه شکست خورده خواهد بود.